Saturday, August 8, 2009

A Guide to the Music of Thelonious Monk, in Farsi - Part II



راهنماي موسيقي مانك، بخش دوم.
تريوهاي پرستيژ
بعد از دورۀ "بلونُت" مانک برای دوره ای کوتاه و مهم به "پرستیژ" پیوست؛ یکی دیگر از کمپانی های صفحه پرکنی که در ضبط آلبوم هایی از هنرمندان پیشروی جاز نامی به هم زده بود.
بعد از نشست های بلونت که در شمارۀ قبل راجع به آنها نوشتیم و زیبایی ها و تهور این مجموعه را ستودیم، دورۀ پرستیژ ممکن است در سیر رو به جلوی مانک، حركتي آرامتر و استانداردتر به نظر برسد، اما واقعاً چنین نیست و تریوهای مانک در این دوره نیاز به بررسی دقیق و جدی دارند تا اهمیتشان در گسترش ایده های موسیقیایی مانک روشن شود.
اولین آلبوم مانک برای پرستیژ، "تریوی تلانیوس مانک" نام دارد و با سه ترکیب متفاوت ضبط شده است: جری مَپ (باس) و آرت بلیکی (درامز) – جری مپ و مکس روچ (درامز) – پرسی هیث (باس) و آرت بلیکی. قطعاتی که در آن می شنویم همه بین 1952 تا 1954 اجرا شده اند و مجموعه ای هستند از تصنیفات خود مانک به اضافۀ چند استاندارد عامه پسند. اتفاقاً ریچارد کوک و برایان مورتون در راهنمای جاز پنگوئن بیشتر روی استاندارهای اجراء شده توسط مانک تاکید کرده و نشان داده اند که او چگونه ضمن حفظ ملودی های آنها از نظر هارمونیک آنها را به قلمروهای تازه ای می برد. (رجوع به متن لاتين)

در موسیقی جاز روش رایج اجرای یک ملودی استاندارد چنین است که ابتدا با تم اصلی آغاز شده، سپس نوبت به سولوی نوازنده یا در واقع تفسیر شخصی او از قطعه می رسد، کمی بعد دوباره به تم اصلی بازمیگردیم و خداحافظ. سه دقیقه و سی ثانیه یا چهار دقیقه بیست ثانیه و تمام. اما مانک این قالب قدیمی را – که تا امروز هم کاربردش را حفظ کرده – کنار گذاشته و قطعه را به هر شکلی که بخواهد شروع می کند. تفسیر او از همان لحظۀ نخست خود را نشان می دهد و هرجا که بخواهد دوباره به تم اصلی باز میگردد. هیچ قانونی نیز وجود ندارد که اجرا الزاماً با بازگشت به ملودی آهنگ تمام شود، مانک می تواند آن را مجدداً در قلمروی شخصی اش به پایان ببرد.
مانک همیشه عاشق کلمۀ "مدرن" بود و در مکالمات محدود روزمره اش آن را به کار می برد. او همیشه می خواست تا به عنوان یک مدرنیست تمام عیار شناخته شود و از همان روزهای نخست – در مینتون – نشان داد که در حلقۀ موزیسین های مدرن و بزرگی که در زمان جنگ دور یکدیگر جمع شده بودند او بیش از هر کسی شایستۀ عنوان است. روی جلد تمام آلبوم های او از این دوره، نقاشی های مدرن وآبستره ای قرار دارد که می تواند تصور مانک از موسیقی استثنایی اش را مؤکد کند؛ موسیقی او در آن زمان از مجسمه های مور و تابلوهای کریکو چيزي كم نداشت.



فراموش نکنید که لازمۀ لذت بردن از این آلبوم ها، آن هم لذتی حقیقی و کامل، گوش کردن به آنهاست؛ گوش کردنی شبانه روزی و توأم با عشق و تواضع. خیلی آسان می شود در این جا و آن جا با آوردن یکی دو اسم خود را صاحب سلیقه و روشنفکر جا زد اما برای "مانک دوستی" نیاز به هیچ تظاهری نیست و خوشبختانه این مسأله کوچک ترین ارتباطی به روشنفکری نیز ندارد. اینترنت و دانلود مفت و مجانی این کارها موهبت بزرگی برای کسانی بود که آروزی شنیدن "کوارتت مانک و جری مولیگان" را از دورۀ دبیرستان با خودشان این ور و آور می بردند و به نتیجه ای نمی رسیدند، اما همین سهولت دسترسی باعث پیدایش نسل جدیدی از تازه به دوران رسیده های فرهنگی و name dropper های عقب مانده ای شده که برایشان ارزش موسیقی با واحد "گیگ" سنجیده می شود، نه با عشقشان به موسیقی یا شناختشان از زیر و بم هنری چنین گسترده و بی انتها. ردیف کردن complete discography نه به درد دنیا می خورد و نه آخرت، حتی تصور نمی کنم در اجتماعات شبه روشنفکری زهوار در رفته ای که عمرشان را مثل سیگارهای وینستون قلابی دود کرده و به هوا می فرستند این نوع از پزها دیگر خریداری داشته باشد. لازم نیست تمام آلبوم های مانک را داشته باشید، اگر فقط یک قطعۀ او، چیزی مثل اجرای سولویش از round midnight در نیویورک 1957، را "واقعاً" بشنوید و "واقعاً" آن ارتباط جادویی و درونی که لازمۀ درک مانک است با آن برقرار کنید سرور تمام مدعیان نگون بختی هستید که تصور می کنند این نام ها کلید ورود به دنیایی هستند که آنها از آن جا مانده اند و هر طور که شده، حتی اگر شده از روی دیوار، باید به آن دست یابند.
دوستان عزیز، واقعیت این است که مانک و موسیقی او نه بهانه ای برای ورود به جایی، بلکه اسباب گریز و خروج از این دنیاست. تا زمانی که سوزن به روی صفحه دوام دارد و نت های پس و پیش و روحانی مانک در آسمان به رقص درآمده اند مطمئن باشید که از شر این دنیای تباه در امانید، حتی اگر شده برای سه دقیقه و سی ثانیه یا چهار دقیقه بیست ثانیه.
احسان خوش بخت

No comments:

Post a Comment