سالن رقص ساووی، یکی از مهم ترین مراکز سویینگ در نیویورک |
سویینگ
اگر تصور کنیم هر نوعی از موسیقی تنها در دوره ای به موسیقی روز و موسیقی محبوب عامۀ مردم تبدیل می شود و پس از آن فقط دوستداران خاص یا موسیقی شناسان مشعل آن را روشن نگاه می دارند، برای جاز این دوره "سویینگ" است و بس؛ محبوب ترین و پرطرفدارترین دورۀ جاز و تنها زمانی که جاز، جهان را به تسخیر خود درآورده بودند.
درست از زماني كه ركود بزرگ اقتصادي در حال پشت سر گذاشته شدن بود، تب رقص با Big Band ها در آمریکا بالا گرفت و به جنونی ملی بدل شد. اين موسيقي از طريق برنامه هاي راديوئي و ضبط و پخش گسترده صفحات موسيقي به سرعت به فرهنگ عامه نفوذ كرد و به یکی از نشانه های آن در دهۀ 1930 بدل شد.
موسيقي سویینگ عملاً وقتي شروع شد كه لوئيس آمسترانگ در سال 1924 به اركستر فلچر هندرسون پيوست و دان ردمن كار تنظيم آهنگها را براي اين اركستر به عهده گرفت. وقتی در برنامۀ رادیویی بینگ کرازبی او از دوستش آرمسترانگ پرسید که سویینگ چیست، ساچمو در یکی از حاضرجوابی هایی تاریخی اش گفت:
"Ah, swing, well, we used to call it ragtime, then blues–then jazz. Now, it's swing. White folks yo'all sho is a mess. Swing!"
عده ای دیگر معتقدند که عصر سویینگ بطور رسمي در سال 1935 با ورود اركستر بني گودمن به صحنه آغاز مي شود و اين موسيقي تا سال 1946 كه ديگر دورۀ اركسترهاي بزرگ سپري مي شود، تأثير و نفوذ اساسي بر روي موسيقي پر طرفدار و مردم پسند آمريكائي می گذارد.
ارکستر چارلی بارنت |
پیشتر خواندیم موسیقی جاز پس از هجرت از زادگاهش نیواورلئان به شیکاگو و نیویورک راه پیدا کرد و آیندۀ خود را در این متروپولیس های رو به توسعه دید. از اواخر دهۀ بیست در این شهرها به تدريج Big Band ها جانشين گروههاي كوچك سنتي مي شدند كه يكي از دلايل آن فقدان تكنولوژي يعني نداشتن ميكروفون و بلندگو و يا هر گونه دستگاه تقويت كننده صدا بود كه آنها را وادار به تمهيدات ديگري مي كرد تا صداي ساز آنها در سالن هاي بزرگ و پرهیاهوی رقص شنيده شود و يكي از اين تمهيدات افزودن تعداد نوازنده بود و بلند تر نواختن بود. بنابراين بداهه نوازي جمعي به سبك روزهای نیواورلئان در شرايط جديد ناممكن و خود بيشتر به صورت هياهو در مي آمد. در روش جدید تنظیمات دقیق به سبک موسیقی اروپایی ضروری بود و نسل جدیدی از تنظیم کننده ها و آهنگ سازان ، با دانش آکادمیک موسیقی، را وارد دنیای جاز کرد.
تا قبل از سویینگ مردم با ارکسترهای متشکل از سازهای زهی، که خواه ناخواه صدایی ملایم و رومانتیک داشتند، به رقص در می آمدند، اما سویینگ تمام معادلات را عوض کرد و گوش های مردم را با زیبایی سحرانگیز سازهای بادی آشنا نمود.
در این موسیقی، ریتم ها تند و بخش ریتم مانند یک لکوموتیو محکم و به هم پیوسته و محرّک بود. فرمول ساده شدۀ سویینگ این بود که یک یا چند سولوئیست به نوبت صحنه را در دست گرفته و در مقابل بخش ریتم و سایر اعضا و پشتیبانی ریتمیک آن ها به بداهه در چهارچوب ارکستر دست می زدند، این بداهه نوازی تا ابد ادامه پیدا نمی کند و معمولاً هر کس در زمان محدودی که در اختیار دارد خودی نشان داده و تک نوازی را به نفر بعدی می سپارد.
اولین ارکسترهای مدرن به فلچر هندرسون، بنی موتن، پل وایتمن، بن پولاک و بزرگ ترین ارکستر تاریخ موسیقی، ادوارد کندی الینگتون (مشهور به دوک!) تعلق داشتند. کمی بعد کنت بیسی، جیمی لانسفورد، آرتی شاو، بنی کارتر، ارل هاینز، چیک وب، برادران دورسی و چارلی بارنت نیز وارد معرکه شدند.
معمولاً در این ارکسترها بیشتر از ده ساز و نوازنده وجود داشت: کلارینت، ترومپت، ساکسفون، ترومبون (هر کدام از یک تا چند تا) و بخش ریتم متشکل از پیانو، گیتار، باس، درامز.
موفقيت اين گروهها در درجه اول در دست كساني بود كه آهنگها را براي اركستر بزرگ تنظيم مي كردند. استيل Big Bandهاي نيويوركي بيشتر بر اين بود كه آهنگ هاي آهنگسازان محلۀ "تین پن الی" را براي نواختن با اركستر بزرگ تنظيم كنند. با بكار گرفتن تكنوازاني مثل بنی گودمن (کلارینت)، کلمن هاوکینز (ساکسفون تنور)، لویی آرمسترانگ (ترمپت/کورنت)، بیکس بایدربک (کورنت) این ارکسترها شکوهی وصف ناپذیر پیدا می کردند.
گروه هاي ديگري كه مقر اصلي آنها در كانزاس سيتي و شهرهاي جنوب غربي و شمال مركزي آمريكا بود به عنوان گروه هاي موسيقي مردمي شهرت پيدا كردند و نواختن آنها متمايل به بلوز با تمركز به ريتم هاي سویینگ بودند . اين گروه ها عبارتند از گروهCloud of Joy به رهبري اندی کرک، Blue Devils به رهبري والتر پیج و جی مک شان و بنی موتن.
تک نوازان بزرگ این گروه ها، غول هایی مانند لستر یانگ، باک کلایتون و کنت بیسی (قبل از تشکیل ارکستر خودش در کانزاس سیتی) بودند و خواننده های بی بدیلی چون جیمی راشینگ در همین موقع به دنیای موسیقی معرفی شدند.
اعتصاب اتحاديه موسيقي دانان، همراه با افزايش ماليات هایي كه روي سالن هاي رقص وضع كرده بودند و همچنين اعزام بسياري از اين نوازندگان به خدمت نظام همگي در پايان گرفتن اين دوره درخشان نقش اساسي داشت. اما از همین ارکسترها بود که مهم ترین مدرنیست های دهه های بعد و غول های دنیای جاز به ما معرفی شدند: روی الدریج، بادی ریچ، بن وبستر، جین کروپا، تدی ویلسون و لایونل همپتون. این سه نفر آخر به لطف بنی گودمن و به عنوان اولین گروه مختلط (سفید و سیاه با هم) سویینگ یکی از تأثیرگذارترین چهره های موسیقی قرن گذشته شدند و همان ها بودند که کمی بعد اندازه ارکستر بزرگ را به استاندارد تازه ای، کوارتت، تقلیل دادند.
همراه با توسعۀ سویینگ بود كه خيلي از نوازندگان در توسعه تكنيك و هارموني موسيقي به چنان حدی رسیدند که بعدها کارهایشان منبع الهامی برای نسل انقلابی "بی باپ" شد؛ کسانی چون آرت تیتوم، هاوکینز و چارلی کریستین، نوازندۀ بزرگ گیتار. همین طور در سال های بعد بسیاری از موزیسن های مدرن، در قالب های مختلف، به سوی ارکسترهای بزرگ بازگشتند، بنابراین ارکستر بزرگ نه فقط در عصر سویینگ بلکه در دورۀ بی باپ، کول و دوره های دیگر نیز به بقای خود ادامه دادند؛ منتهی طبیعتاً تمام آن جادو و تمام آن شور و اشتیاق میلیونی از دست رفته بود.
در ضمن همیشه این نکته را در نظر داشته باشید که موسیقی سویینگ (یعنی ارکسترهای بزرگ رقص در دهۀ 1930) با سویینگ در موسیقی جاز (که می تواند در هر سبکی از جاز رخ دهد و اصولاً جزیی بنیادین از آن است) تفاوت دارد.
No comments:
Post a Comment