Wednesday, October 14, 2009

Bob Dylan's Christmas in the Heart




دربارۀ آلبوم تازۀ باب ديلن، كريسمس در قلب.

بيشتر از چند ساعت از انتشار آلبوم تازۀ باب ديلن كه مخصوص كريسمس اجراء شده نمي گذرد. من تا اين لحظه آلبوم را سه يا چهار بار پشت سر هم شنيده ام و تا همين جا بايد بگم كه يكي از قابل چشم پوشي ترين كارهاي ديلن از زمان under the red sky است. درس بزرگ آلبوم اين است كه نيت خير هميشه باعث بوجود آمدن شاهكار نمي شود، به خصوص براي كسي كه چهار آلبوم استوديويي اخير ديلن را بيشتر از هر چيز ديگري در تاريخ بيست سال اخير راك اندرول دوست دارد.

قرار بر اين است كه تمام پول فروش آلبوم و تورهاي متعاقبش خرج گرسنگان و نيازمندان شب كريسمس بشود. هنوز نمي دانم موقعيت آلبوم در چارت بيلبورد چطور خواهد بود، اما يادم نرفته كه دو آلبوم آخر ديلن در چارت شمارۀ يك شدند و ديلن شد "مسن ترين كسي كه رتبۀ اول چارت موسيقي آمريكا رو تسخير كرده،" (و براي تكميل معلومات بي ربط اضافه كنم كه براي همين اسمش وارد كتاب گينس شد!) آن هم براي دو آلبوم پشت سر هم كه بسيار بالاتر از حد درك و سليقۀ مردمي كه اين روزها مي شناسيم، بودند.

اين آلبوم شبيه كارهاي آخر فرانك سيناترا يك مجموعۀ دقيق، استاندارد و شيرين از آهنگ هاي اميدبخش كريسمس است. با اين كه ديلن در آلبوم قبلي (Together through life) ، كه بعد از روي كار آمدن اوباما ضبط شد، نشان داد كه به چيزي خوش بين نيست، اما اين جا مردم را دعوت به آينده اي روشن تر مي كنه، آينده اي كه به شكلي عجيب در گذشته اي گرم و زنده ريشه دارد و اين را حتي از روي جلد آلبوم هم مي شود حدس زد.

نكتۀ آخر اين كه هيچ كدام از 15 آهنگ «تمام كريسمسي» اين آلبوم را خود ديلن ننوشته و همه، كارهاي ديگرانند. خود اين مسأله يكي از دلايل نااميدي آدم هايي مثل من بعد از شنيد آلبوم بود. حتي ديلن وقتي در 1970 و 1973 دو آلبوم بيرون داد كه بعضي از آهنگ هايش كارهاي ديگران (جوني ميچل، گوردون لايت فوت، پل سايمون، كريس كريستوفرسون و بقيه) بود، خيلي ها را مأيوس كرد. خود اين كار يك حركت عجيب و غيرقابل پيش بيني ديگر از ديلن بود، اما پيشنهاد من اين است كه به جاي اين، آلبومي از كارهاي منتشر نشدۀ استيفن استيلز و گروه درجۀ يكش "ماناساس" (حوالي سال هاي 1972 و 1973) رو بشنويد كه قبلاً در همين جا به زبان فرنگي معرفي كرده بودم.

No comments:

Post a Comment