تاريخ موسيقي جاز
بخش هفتم – تِرد استريم
در 1961 گونتر شولر موسيقي Third Stream را موسيقي ناميد كه جايي در ميانۀ موسيقي جاز و موسيقي كلاسيك قرار گرفته است. او بيست بعد از اين تاريخ، در حاليكه هنوز تكليف موسيقيدانان و مورخان چندان با آن روشن نبود، فهرستي را طرح كرد از چيزهايي كه « Third Streamنيست» در واقع هدف او زدودن تصورات اشتباه از ماهيت اين موسيقي در ذهن شنوندگان بود:
الف – اين موسيقي جاز با سازهاي زهي نيست!
ب – اين موسيقي جازي نيست كه با سازهاي مخصوص موسيقي كلاسيك زده شود!
ج – اين موسيقي كلاسيكي نيست كه جازيستها آن را بنوازند!
د – قضيه اين نيست كه عدهاي كمي راول و شوئنبرگ قاطي آكوردهاي عجيب بيباپ بكنند يا برعكس!
ر – جاز در فرم يك «فوگ» نيست!
***
در طول بيشتر سالهاي دهه پنجاه ميلادي معدودي از آهنگسازان موسيقي جاز شروع به آميختن تكنيكهاي موسيقي كلاسيك غربي با موسيقي جاز نمودند گر چه در موسيقي «كول» قبلاً اتفاقهاي مشابهي افتاده بود كه نمونه آن را در كارهاي دِيو بروبِك، نوازنده پيانو، ميتوان مشاهده كرد. البته در اوايل قرن آهنگسازان ديگري مانند جورج گرشوين در rhapsody in blue و داروس ميلو در the creation of the word نيز اين تلفيق موسيقي جاز را با موسيقي كلاسيك تجربه كرده بودند.
در دهههاي 1920 و 1930 نيز اصطلاح «جاز سمفونيك» بر سر زبانها افتاد. دوك الينگون در سال 1935 آغاز به تصنيف آثار متعدد خود از جمله reminiscing , diminuendo in blue , crescendo in blue كرد كه همه آثاري اركسترال محسوب ميشوند. آهنگساز كلاسيك ايگور استراوينسكي نيز كنسرتوئي بهنام Ebony concerto براي وودي هرمان نوازنده كلارينت تصنيف كرد.
به crescendo in blue الينگتون، 1937، گوش كنيد:
نمونههاي ديگري از كاوشها تلفيق موسيقي كلاسيك و جاز را ميتوان در اواخر دهه 1940 در آلبوم birth of cool مايلز ديويس ملاحظه كرد و همچنين در صفحات كلود تورنهيل كه بهوسيلۀ گيل اونز تنظيم شده بود.
در سال 1955 جان لوييس، پيانيست و آهنگساز بزرگوار گروه «مدرن جز كوارتت»، تشكيلاتي را سازمان دادند كه «انجمن موسيقي جاز و كلاسيك» نام گرفت و آنها توانستند موسيقيهائي را به اجرا درآورند كه تا آنزمان تقريباً هرگز شنيده نشده بود. آهنگسازان جاز و كلاسيك دور هم گرد آمدند و از هم آموختند و آثاري به اين ترتيب ساخته، اجرا و ضبط شد؛ از هنرمنداني مانند چارلز مينگوس، جورج راسل، جي جي جانسون و گونتر شولر.
رويكردهاي ديگري به سبك Third Stream بهوسيله افرادي مانند بيل اونز رخ داد كه اركستر سازهاي زهي و استفاده از آثار كلاسيك باخ، فوره و شوپن را جزو آثار اجراييشان در چارچوب بداههنوازيهاي جاز قرار دادند. همينطور استن گِتز در صفحه معروف خود بهنامِFOCUS بداهه نوازيهاي خود را با اركستري كه به وسيله ادي ساوتر تنظيم شده بود اجرا كرد.
به قطعه «پن» از آلبوم «فوكوس» استن گتز گوش كنيد:
بعضي «پيوريستها» از اين تلفيقها ناراضياند و معتقند اين كار باعث از دست رفتن جوهره اصلي موسيقي جاز، بداههنوازي، ميشود. اما هيچكس نميتواند منكر شود كه مجموعهاي درخشان از اين سبك، در صفحههايي از دهه 1950 و اوايل دهه 1960 به يادگار مانده كه هيچ جازدوستي نميتواند خود را از شنيدن آنها محروم كند.
No comments:
Post a Comment