هرب الیس جیمی جیوفری را ملاقات میکند
ضبط شده در 26 مارس 1959 در استودیوهای پولیگرام (Verve)
زمان: چند ثانیهای بیشتر از 38 دقیقه
تهیه کننده: نورمن گرنتز
موزیسینها: هرب الیس (گیتار)؛ جیمی جیوفری (تنظیم، ساکسفونهای تنور و باریتون)؛ ریچی کامیوکا (ساکسفون تنور)؛ آرت پـِپـِر (ساکسفون آلتو)؛ باد شَنک (ساکسفون آلتو)؛ لو لِوی (پیانو)؛ جو موندراگُن (باس)؛ استن لیوی (طبال). اسم جیم هال هم به عنوان گیتاریست در مشخصات آلبوم آمده، ولی من واقعاً یادم نمیآید جیم را در این کار شنیده باشم.
***
چند روزی از مرگ هرب الیس، یکی از بهترین گیتاریستهای جاز، میگذرد. او 89 سال در این دنیا دوام آورد و از ارکستر جیمی دورسی، که حالا بسیار بیشتر از گذشته قدرش را میدانم، تا تریوی افسانهای اسکار پترسون را با صدای بیباپی که تردستانه با کانتری و بلوز تلفیق شده بود، مزین کرد. بهترین آلبومی که از هربی میشناسم، کاری است به اسم "هیچ چیز، مگر بلوز" که با روی الدریج و کولمن هاوکینز و استن گتز ضبط کرده. اما این آلبوم، برای دوشنبه این هفته، بیشتر از هرکار دیگری از هربی در record player من دوام آورد؛ کار مشترکی از هرب الیس و جیمی جیوفری که در 1959 ضبط شده است. جیوفری یکی از بهترین تنظیمکنندهها (اگر شما میگویید اَرینجِر یا ارانژمانچی یا هرچیز دیگر، همه مقصودمان یکیست) در تاریخ جاز بوده و هست، یک روشنفکر گردن کلفت بیادعا که سالها قربانی جهل روزگار در مقابل کارهایش بود. البته جیوفری از همان ابتدا چنین درگیر داستان آوانگارد در جاز نبود و انبوهی تنظیم و اجرا برای ارکسترهای بزرگ سویینگ دارد و واقعیت این است که ریشههایش در سویینگ، چهبسا محکمتر از گرایشش به آوانگارد بوده.
آلبوم با یکی از تصنیفهای مشترک الیس و جیوفری به نام Goose Grease آغاز میشود. دوستان، اجازه بدهید بگویم این دقیقاً تصوری و خواستهای است که از "سویینگ" دارم، سویینگی آرام و در کمال آرامش، اندکی نزدیک به سنت موسیقی کرانههای غربی آمریکا، و البته گفتگوی عالی بین بخش ساکسفون و گیتار. در همینجا اشاره کنم که ساکسفونیستهای آلبوم هرکدامشان برای خودشان رجلیاند: ریچی کامیوکا، آرت پـِپـِر و باد شَنک.
بالاد عاشقانهای که ازپس آهنگ گشاینده آلبوم میآید When Your Lover Has Gone نمایش استادی هرب الیس است. اما قسمت محبوب من اجرایی از "پاتریشیا" یکی از تصنیفات آرت پپر و هرب الیس است (که من همیشه دیوانه اجرای خود پپر در کافه ویلیج ونگارد، 1977، بودهام) که سولوی اعلایی از الیس دارد، درواقع تنها قطعهای در آلبوم که یکنفره نواخته میشود.
آلبوم ایدهآلی است برای آدم که در این روزها هنوز جسماً و روحاً عاجز از تطبیق خود با دگرگونیهای روزگار است، زمانی برای آرامش و فراموشی که از خلال آن بتوان به آرامی آمدن این بهار گیجکننده را پذیرفت.
*
No comments:
Post a Comment